پليس دينى، بدعتى در اسلام
مباحث و مسائل ذيل در اين گفتگو مطرح و بررسى گرديده
است:
- چگونه در تاريخ اسلام فريضه اجتماعى امر بمعروف و نهى از منكر كه اهرم
نظارتى مردم بر عملكرد حاكمان و اصلاح مفاسد قدرت است، به ابزار دولت براى
مراقبت از ديندارى مردم و كنترل شهروندان تبديل شد؟
- چگونه فريضهاي كه براى پاسدارى از «حقوق» مردم بوده تبديل به پاسبانى براى
انجام «تكاليف» دينى شده است؟
- سيل غنائم و خراج حاصل از فتوحات صدر اسلام در بىنياز ساختن قدرت حاكم از
مردم.
- چگونه خلفاى بنىاميه و بنى عباس از نظر اعتقاسدى و فرهنگى مردم را در مورد
فريضه امر بمعروف و نهى از منكر خلع سلاح كردند؟
- تشكيلات ائمه جمعه و جماعات، آخوندهاى دربارى، مزدوران مذهبى، راويان حديث
جعلى در خدمت نظام حاكم.
- فقاهت در خدمت حاكميت براى تئوريزه كردن تعزيرات و حدود شرعى و احكام
اعدام!
- سازماندهى تشكيلات «دارالحسبه»، به رياست «محتسب الممالك»ها و سياهه لشگر
«محتسب»ها براى نظارت مردم و سركوب مخالفان.
- چهره متعصب، عبوس، جاسوس و در عين حال رشوهگر و ميگسار «محتسب» در ادبيات
ايران به خصوص حافظ، سعدى، ناصرخسرو و پروين اعتصامى.
- مخالفت آشكار آيات قرآن با «حساب نگهدارى» از ديندارى مردم، پاسدارى از
عقايد آنان و نتبيه ميگساران، قماربازان، بىحجابها و... و اكتفاى انحصارى
قرآن به چهار كيفر سرقت، زنا علنى، قصاص، و سلو امنيت از جامعه.
- تأكيدات قرآن در دور نگهداشتن حتى پيامبر اسلام از دخالت در امورى كه به
ارتباط بنده به خالق مربوط مىشود.
|